تجربه آشپز کوچولو

سلام دوستای خوبم...  امیدوارم حال همتون خوب باشه

امروز مهدیا خانم ما به سرش زده که آشپزی کنه

رفته آشپزخونه چهارپایه رو گذاشته زیر پاش داره ظرف میشوره........

میخوام برم ازش بپرسم ببینم چیکار میخواد بکنه

مامان:  سلام دخترم چیکار میکنی؟

مهدیا: مامانی دالم دلفالو مبشولم میخوام نهال دولوس کنم دیگه(مامانی دارم ظرفارو میشورم میخوام نهار درست کنم)

مامان: آفرین دخترم .....!   نهار چی میخوای درست کنی؟

مهدیا: تن تن می پزونم ( تخم مرغ می پزم)

مامان: مهمون داری ؟

مهدیا: آره سمانه ، طاها، رضا، اسما، مائده،ابوالفضل، زهرا، معصومه ......................... خلاصه کل یچه های فامیل دعوت شده

نهار هم تخم مرغ اونم معلوم نیست میخواد نیمرو باشه یا آبپز.........

اینم قابل توجه مامانایی که دختراشون علاقه دارن ظرف بشورن.... ........( مهدیا همه لباساش خیس آب شده و کف آشپزخونه نگو دریاچه بگو )

تجسم کنید چه حالی بهتون دست میده؟ یا